میخام از اینجا شروع کنم. شروعی که پایان حسرتی باشه. پایان حسرت یه پشت کنکوری که افسوسش بر باد رفتن زلف های پریشان توست یه پشت کنکوری که سر از گذرگاه کهکشان یاس های رویت به باد داده کهکشانی که نشانش توئی و توئی که از شرم لبخندت تمام غصه ها رو به باد میدهم )-: _________________________________ ********************************
بیماری من عامل بیگانه ندارد عشق تو بهم ریخته اعصاب و روانم آخر چکند با من علم پزشکی وقتی که به دیدار تو بسته ضربانم؟ . . می پرسد و خاموشم و می پرسد و خاموش... "چیزی که عیان ست چه حاجت به بیانم""